برخی از کارشناسان میگویند، چرخ را نباید از ابتدا اختراع کنیم، باید ببینیم کشورهای دیگر چگونه توانستهاند با صرف بودجه و زمان کم مسئله را تا حد قابل قبولی حل کنند از چه راهکاری استفاده کردهاند. برخی می گویند کشور کانادا یکی از کشورهایی است که در این زمینه بسیار موفق عمل کرده است. در این کشور در هیچ جایی چه محیط شهری و چه طبیعت هیچ سگ بدون صاحبی به چشم نمیخورد و هیچ تعارضی بین سگ و انسان و نیز سگ و حیاتوحش وجود ندارد. در این کشور مراکزی وجود دارد که هر سگی که بدون صاحب است را زندهگیری و به مرکز منتقل میکنند.
خیر، کارشناسان چنین نظری ندارند، این نظر عوام بیدانشی در کسوت کارشناس است. حدودا سه روز پیش کنفرانس بینالمللی در مورد افزایش مقایس نهضتهای واکسیناسیون از اتحاد جهانی علیه هاری برگذار شد، تصور میکنید چه پاسخی میگرفتید اگر آنجا در قسمت پرسش و پاسخ میپرسیدید: “این کارها برای چیست؟ در کشور ما کارشناسان میگویند به جای اینها سگها را مانند کانادا جمع آوری کنید!” اگر یه این سادگی بود تا امروز 100 کشور درگیر مساله هاری نبودند. در کشور کانادا سگهای بلاصاحب جمع آوری نمیشوند، چنانچه گفتید در آنجا سگ بلاصاحبی نیست، بلکه سگهای گم یا رها شده هستند که جمعآوری میشوند، سگهای که در شرایط مشابه در ایران هرگز به صاحبشان برنمیگردند، آیا تصور میشود برنامه چهارگانه شامل عقیم سازی در برنامه مدیریت جمعیت سگها شامل این سگها میشود؟ این حرفا به اسم حرف کارشناسی صرفا حرفایی بیمنبع و بلاصاحب هستند، با ادعاهای بلاصاحب نمیتواند جمعیت سگهای بلاصاحب را کاهش داد. با این کار به جای سگها خودمان را عقیم کردهایم، و آمارهای کشور مبنی بر روند صعودی گزش، هزینههای واکسیناسیون هاری و هزینههای عملا بیحاصل شهرداریها نیز گواه تداوم این روند است.