در دنیا سالانه ۱۰ میلیون نفر به دنبال گزش حیوانات مشکوک به هاری به مراکز بهداشتی مراجعه می نمایند و بین ۴۰ تا ۷۰ هزار نفر در اثر ابتلا به این بیماری جان خود را از دست می دهند( هر ۱۰ دقیقه یک مورد مرگ) که ۹۰ درصد این مرگ و میرها در آسیا اتفاق می افتد. کشور ما نیز به لحاظ جغرافیایی در منطقه ای قرار دارد که بدلیل همجواری با کشورهای آلوده نظیر ترکیه، عراق، پاکستان و عراق همیشه با این بیماری در حال مبارزه بوده است.
بررسی آمار جهانی نشان می دهد عامل ۹۵ درصد ایجاد بیماری هاری ، گزش سگها بوده است و کشور ما نیز از این الگو پیروی کرده و روباه و گرگ در درجه بعدی اهمیت قرار دارند. در بین سگها نیز سگهای ولگرد، هم به لحاظ میزان آلودگی به هاری و هم به لحاظ تعداد گزش به میزان قابل توجهی از سگهای خانگی و صاحب دار آمار بالاتری را به خود اختصاص می دهند، لذا چنانچه بتوان جمعیت سگهای ولگرد کشور راکنترل نمود یا کاهش داد از تعداد گزشها کاسته شده و بالطبع نیاز به اقدامات بهداشتی و واکسیناسیون در انسانها کاهش می یابد که این امر نمونه عینی عمل نمودن به شعار پیشگیری بهتر و ارزانتر از درمان است می باشد. آمارها نشان می دهند در حالیکه در سال گذشته برای ۱۳۵ هزار نفر در کشور اقدامات پیشگیرانه از هاری پس از گزش انجام شده است با این وجود ۷ مورد مرگ بر اثر ابتلا به هاری اتفاق افتاده است . این بدان معناست که ما حتی اگر بهترین پوشش درمانی را هم داشته باشیم( نظیر واکسیناسیون رلیگان) بازهم ممکن است عده ای از هموطنانمان را بدلیل ابتلا به این بیماری از دست بدهیم. لذا ضروری است در کنار اقدامات بهداشتی اتخاذ شده برای انسانها اقداماتی جدی برای پیشگیری از این بیماری در سگهای ولگرد نیز به عمل آید.
پیش بینی های نقل شده از مسئولین وزارت بهداشت حاکی از آن است چیزی حدود ۲ میلیون سگ ولگرد در کشور وجود دارد و جهت پیشگیری از هاری و سایر بیماریهای مشترک، سالهاست که طرح اتلاف سگهای ولگرد در کشور اجرا می شود(مسموم کردن با طعمه آلوده، کشتار با گلوله، به کشی). به عنوان مثال در شهرستان زاهدان( طی سه ماهه اول سال جاری):۱۰۰۰قلاده، شهرستان میاندوآب (در تیر ماه سال جاری): ۶۷۵ قلاده، شهرستان کاشان( در مرداد ماه سال جاری):۷۰۰ قلاده، شهرستان تهران( میانگین ماهانه): ۸۰۰ قلاده، استان خراسان( طی ۱۰ سال اخیر): بیش از۶۰۰۰۰قلاده معدوم سازی گشته اند. هرچند در این مجال قصد نداریم به انتقاد از نحوه کشتار این حیوانات بوسیله سم یا گلوله بپردازیم، با این وجود خاطر نشان می سازد کشتار حیوانات ولگرد به این طرق نقض آشکار دستورالعمل کنترل جمعیت سگهای ولگرد است که در سال ۸۷ توسط ستاد مرکزی کنترل جمعیت حیوانات ناقل بیماری به انسان در سازمان شهرداریها و دهیاریها، تصویب و از طرف وزارت کشور به ادارات تابعه ابلاغ گردیده است.
بررسی های آماری موجود موید این است که به رغم افزایش قابل توجه کشتار سالانه سگهای ولگرد با این وجود تعداد موارد حیوان گزیدگی سیری صعودی داشته است . این بدان معناست که اتلاف سالانه تعداد قابل توجهی از سگهای ولگرد نقشی در کنترل جمعیت آنها ایفا نمی کند و یا حداقل، اثراتی که دارد کاملا مقطعی است و در صورتیکه راه علاج مناسبی در کنترل جمعیت سگهای ولگرد محسوب می شدند امروزه نباید هاری را جزو بیماریهای پر اهمیت کشور طبقه بندی می کردیم. روشهای حذف مستقیم تنها مناسب زمانی هستند که با اپیدمی بیماریهایی نظیر هاری مواجه هستیم.
مطالب فوق سالها پیش (۱۹۹۰) توسط سازمان جهانی بهداشت(WHO) به اطلاع کلیه اعضاء این سازمان رسیده و بر اثربخش نبودن اتلاف سگها صحه گذارده و روشی جایگزین که همانا عقیم سازی حیوانات ولگرد و واکسیناسیون آنها علیه هاری بوده را مناسبترین روش پیشگیری و کنترل هاری در سگهای ولگرد اعلام نموده است. این روش که به اختصار CNVR(Catch,Neuter,Vaccination,Release) نامیده می شود در قالب طرحهای ABC(Animal Birth Control) در بسیاری کشورها درحال اجراست. در این روش ابتدا سگهای ولگرد هر منطقه جمع آوری شده، سپس به کمپ های مخصوصی منتقل و در آنجا عقیم می گردند و پس از دریافت واکسن هاری مجددا در منطقه ای که از آنجا جمع آوری شده بودند رها می گردند.
نگارنده با بررسی کامل طرحهای موفق در این زمینه در کشورهای مختلفی نظیر هندوستان(ایالت گوجارات و راجستان)، انگلستان، استونی، رومانی، بنگلادش، مصر، مشابهت های بسیاری را مشاهده کرده است . به عنوان مثال در تمامی کشورهای موفق در اجرای روش CNVR تمرکز بر روی عقیم سازی سگهای ماده بوده یا موفقیت این طرح در صورت اجرای آن بر روی حداقل ۹۰ درصد سگهای ماده هر منطقه محقق شده است که متاسفانه در این مجال فرصت وارد شدن به جزئیات طرحها و توضیح دلایل ذکرشده توسط مجریان آنها نیست.
باری با نگاهی اجمالی به آمار و سوابق درخشان بسیاری از کشورها در اجرای طرحهای عقیم سازی به آسانی می توان به اثربخش تر بودن این روش در مقایسه با کشتار آنها پی برد. هرچند اصولا تغییر شیوه مدیریت سنتی به شیوه مدرن کاری سخت و زمانبر است اما با اجرای دقیق این طرح در کوتاه مدت، جمعیت این سگها، کنترل و در دراز مدت کاسته می شود و می توان اطمینان داشت بخش عمده ای از سگهای باقی مانده نیز بدلیل دریافت واکسن هاری علیه این بیماری مصونیت دارند و نمی توانند آنرا به انسان منتقل نمایند که این عینا همان خواسته جوامع بهداشتی در پیشگیری از بروز بیماری هاری است. هرچند در ابتدا اجرای اینگونه طرحها بسیار هزینه بر به نظر می رسد، اما چنانچه با یک حساب سر انگشتی هزینه هایی که از اواسط دهه ۵۰ خورشیدی(که طرحهای حذف سگهای ولگرد در کشور آغاز شده) بدین منظور لحاظ شده و نتایج حاصل از آنرا بررسی نمائیم مشاهده می کنیم هزینه ها و نتایج طرحهایCNVR در صورت اجرا شدن صحیح قابل مقایسه با طرحهای کنونی نبوده و نتایج کاملا قابل دفاعی نیز دارند.
لذا به نظر می رسد زمان آن فرا رسیده با بازنگری در شیوه های فعلی و به روز کردن تصمیمات، گامی بلند جهت کسب نتیجه مطلوب در این زمینه برداشته شود.